معلومات دوایی

Omprazole, Esomprazole, pantoprazole, rabeprazole, lanzoprazole   که از جمله مشتقات بنزایمیدازول اند که سبب نهی پروتون پمپ می شوند. طوری که بصورت خاص با نهی انزایم H/K ATPase که در سطح حجرات افرازی اسید معده قرار دارند سبب کاهش اسید معده می گردند.

Neocuproine  و Bathocuproine  از جمله مشتقات 1,10 Phenanthroline میباشند که بحیث معیارات رنگه در تحقیقات کیمیای تحلیلی بکار میروند که بمنظور تعین مقدار مقدارهای کم آهن و مس استفاده می شود.

ما می توانیم که دواهای Anti ulcer را توسط میتودهای مختلفه تعین مقدار کنیم از قبیل Voltammetry, Indirect argentometry, Capillary Electrophoresis, Polarography, Flow injection analysis, HPLC, Visible Spectrophotometry که میتود Visible Spectrophotometry  بیشتر استفاده می شود نظر به اینکه حساسیت بیشتر، دقت و صحت بیشتر، وقت کمتر نظر به سایر طریقه های دیگر دارد.

مکانیزم تاثیر Neocuproine  و Bathocuproine  طوری میباشد که وقتی که ما اومپرازول را بهمراه  cu(??) یکجا کردیم بناءً سلفر موجود در امپرازول بهمراه cu(??)یک مغلق را می سازند که با علاوه کردن Neocuproine or Bathocuproine  که سبب ارجاع cu(??) به cu(?) می شوند که سبب تولید رنگ زرد یا نارنجی سرخ می شوند که می توانیم در طول موج 460nm or 480nm در Visible Spectrophotometer تعین مقدار کنیم.

تجربه:

دستگاه: UV-Vis Spectrophotometer

معیارات:

• - Omprazole, Esomprazole, pantoprazole, rabeprazole, lanzoprazole
• - آب مقطر
• - ماده مورد نظر که 100mg ماده مورد نظر را در 10ml ایتانول حل ساخته، حجمش را تا 100ml توسط آب مقطر رسانیده که در یخچال برای مدت سه روز پایدار می ماند.(محلول تهیه شده را می توانیم توسط آب مقطر به غلظت های مختلفه رقیق بسازیم. می تواند که بحیث ماده ستندرد قبول شود)
• - محلول آبی 0.001M cupper(??) sulphate
• - 0.1 % w/v of Neocuproine
• - 0.05% w/v of Bathocuproine

که بترتیب در آب و الکول تهیه می شوند.

        پروسجر:

تهیه محلول ستندرد:

ابتدا 25ml از ستندرد تهیه شده را در یک فلاسک حجمی علاوه کرده و بالایش 2ml از cupric sulfate, Neocuproine Or Bathocuproine  علاوه کرده ،خوب شور می دهیم. فلاسک را در حمام آبی بمدت 10 دقیقه قرار می دهیم و به حرارت اتاق سرد می سازیم و توسط آب مقطر حجمش را به غلظت معین بالا میبریم. و بترتیب در 460nm , 480nm طول موجش را در می یابیم.

تهیه محلول برای کار:

20 تابلیت Anti ulcer از قبیل PAN, RAB, ESO را ابتدا وزن می کنیم و در کرل بخوبی به پودر تبدیل می کنیم، بهمین ترتیب کپسولهای OMP, LAN را تهیه می کنیم. 50mg پودر تهیه شده را وزن کرده و در 10ml ایتانول مخلوط نموده و فلتر می کنیم. بعد غلظت آنرا به 10 مایکرون(µg/l) رقیق می سازیم.

        نتیجه و بحث:

 محلولمان که رنگ زرد و یا نارنجی -سرخ میباشد که جذب آنها در طول موج 460-480nm در موجودیت Neocuproine & Bathocuproine  بهمراه امپرازول و cupric sulfate به ترتیب دریافت می گردد.(Bathocuproine  در 480nm رنگ نارنجی-سرخ  و Neocuproine  در 460nm رنگ زرد را بهمراه اومپرازول و cupper(??) تولید می کند. و محیطی که استفاده می کنیم نظر به ماده تحت تجربه مان می تواند که اسیدی ناپایدار باشد و یا از حالت اسیدی به Sulfunamide  تبدیل شود.

          بهینه سازی ناپایدارهای تحلیلی یا Optimization of analytical variables:

جذب ثابت و اعظمی وقتی ارزش واقعی خود را پیدا می کند که فلاسک را بمدت 10 دقیقه در حمام آبی بعد از علاوه کردن معیار قرار دهیم. پیدایش رنگ در محلولات اسیدی مثل اسید کلور هیدریک، سلفوریک اسید، استیک اسید، نیتریک اسید، فسفوریک اسید و فورمیک اسید آهسته میباشد.

تحقیقات نشان داده است که محلول Cupric sulfate در محدوده 1.0-3.0ml و  Neocuproine 0.1% (w/v) در محدوده 1.5-4.0ml و یا Bathocuproine 0.05%(w/v) در محدوده 1.0-3.0ml یک شدت رنگ اعظمی و پایداری قابل ملاحظه ای را ایجاد می کنند. از اینرو میتوانیم 2.0ml از هر کدام از محلولهای فوق الذکر را استفاده کنیم.

پیدایش رنگ در درجه حرارت عادی اتاق آهسته می باشد، بنابراین محلول دوای مان وقتی مقدار اعظمی و ثابتی را بخود میگیرد که در درجه حرارت 80-100^oc حرارت داده شود. بعد از سرد ساختن در درجه حرارت عادی اتاق به مدت 24h پایدار می ماند.

فکتورهایی که بالای پیدایش شدت رنگ تاثیر می گذارند از قبیل تکرارپذیری(Reproducibility) ، حساسیت و Beer^,s law که در اومپرازول بصورت تجربوی ثابت گردید باید مدنظر گرفته شوند.

در تعاملات کامپلکس سازی فلزات توسط دوا ارجاع می شوند و یک کامپلکسی را بهمراه معیار تشکیل میدهند. تحقیقات نشان میدهد که OMP-Copper(??) و Neocuproine OR Bathocuproine  که Copper(??) بهمراه Neocuproine OR Bathocuproine  به تناسب 1:2 تعامل می کنند.

        تداخل کننده ها یا Interference:

دریک فورمولشن دوایی بر علاوه ماده فعال، مواد صواغیه دیگری نیز وجود دارد که بعضی آنها میتواند در تعین مقدار تداخل ایجاد کنند. بطور مثال در اومپرازول که مواد صواغیه از قبیل Glucose, lactose, dextrose, starch, sodium alginate, sodium lauyrl sulphate که در تعین مقدار مداخله نمی کنند ، در حالیکه vit c بصورت جدی میتواند در تعین مقدار تداخل ایجاد کند، اگر چه OMP و vit c در مارکیت وجود ندارد اما بعضی مریضان بحیث supplement ، vit c را اخذ می کنند. در اینصورت در سمپل ادرار در اثر تعین مقدار در محیط in vivo توسط میتود Spectrophotometric بحیث مداخله گر عمل می کند.

ترجمه : محمد رضا عبدالهی محصل سال سوم پوهنحی فارمسی 1389